اونیل، اونیل ... من از تو بیزار بودم اما تو پنج سال مرا تحمل کردی ... پرنیان صورتی...
برچسب : نویسنده : aparnian-sooratid بازدید : 18
برچسب : نویسنده : aparnian-sooratid بازدید : 88
برچسب : نویسنده : aparnian-sooratid بازدید : 163
ولی امروز قلبم رو به شدت به درد آورد و یادم نمیاد که دفعات پیش هم همین حس رو تجربه کرده باشم.
نمیدونم چرا.. نمیدونم دیگه میتونم نورا رو درک کنم یا نه.. و اصلا نمیدونم که می تونم از این به بعد بازم ازش به عنوان یکی از نمایشنامه هایی که دوس دارم یاد کنم یا نه ..
فقط فکر میکنم زندگی یک باره .. یک بار!
پرنیان صورتی...
برچسب : نویسنده : aparnian-sooratid بازدید : 160
بچه ها توی حیاط جیغ میزدن و با خانواده هاشون تماس میگرفتن ..
من؟ توی سرما اوکنیو نگاه میکردم!
پرنیان صورتی...برچسب : نویسنده : aparnian-sooratid بازدید : 174
مثلا اون آدمی که میدونه چقدر درگیرم و چند شبانه روز برای تمام کردن کارهام بیداری کشیدم، هی ترجمه میفرسته و مدام اصرار میکنه که یک روزه انجامش بدم، و وقتی ازش میخوام بفرسته برای دوستم تا کارش رو انجام بده، میگه این کارو نمیکنه چون باید به دوستم پول بده اما من چون آشنا هستم، پولی ازش نمیگیرم!!
عایا این انصافه واقعا؟؟
پرنیان صورتی...برچسب : نویسنده : aparnian-sooratid بازدید : 177
تو که تو تمام روزهای خوابگاهی ارشد، تو سختی درس ها و دوری از خونه، بهترین دوستم، خواهرم و همراهم بودی...
می دونم که موفقی
پرنیان صورتی...برچسب : نویسنده : aparnian-sooratid بازدید : 158
Royaaaaaa I'm proud of uuuuuuuuuuu
پرنیان صورتی...
برچسب : نویسنده : aparnian-sooratid بازدید : 164
اون شب وقتی همینطوری چهارزانو نشسته بودم توی تختم و یک شماره ی ناشناس پیام داد که «خانم فلانی شما سالمید؟»، اون موقع بود که فهمیدم که چرا تموم اون روزا آشوب بود توی دلم ...
پرنیان صورتی...برچسب : نویسنده : aparnian-sooratid بازدید : 172